به نام تنها برگ در سکوت
دوست دارم بخوابم در لا به لای برگ های زرد رنگ
دوست دارم در لا به لای برگ های پاییزی اشک بریزم
تنها برگ است که می داند کوه قلبم را
چه لذتی دارد شنیدن صدای خش خش برگ
سکوتم رشک می ورزد به برگ و من هم در لا به لای برگها به مسیری نا معلوم گام می گذارم
به تک تک برگ ها و به سکوت همیشگی آریایی می گویم که من
دیگر هیچ آرزویی ندارم
خش خش برگ ها شهادت می دهند که فقط و فقط امید و هدف در کوه قلب جایگزین خواهد شد و
سکوت هم به من می خندد
سکوت من را دوست دارد و من هم شاید سکوت را
من در آغوش سکوت روی تمام برگ های زرد رنگ پاییزی سرگشته و حیران راه می روم
اما فقط یک چیز را می دانم
که دیگر هیچ آرزویی ندرم
هنوز وقت می خواهم
وقت می خواهم که با سکوت و برگ هایم خلوت کنیم و با هم با امید آینده تصمیم بگیریم
شاید زود باشد
اما باز می گویم
که دیگر هیچ آرزویی ندارم
سکوت است که من را شگفت زده کرده
سکوت در این ایام بر لبان من بوسه می زند
و من برگ های بارنیم را در آغوش می گیرم و می ستایم
هیچ کس نمی تواند برگ هایم را از من بگیرد
هیچ موسیقی جایگزین سکوتم نمی تواند شود
و اول و آخر
من هستم و سکوتم با برگ های زرد رنگ
سکوتم به من آموخت موسیقی عشق را
و برگ حس معاشقه با سکوت در زمستان را به من داد
سکوتم من با تو هستم و تو با من
هر دو هر دو روی برگ های بارانی راه می رویم
هر روز و هر روز سکوتم را طهفه باران می دهم
و برگ ها را حس بارانی شدن
و من هر روز و هر روز
می بارم بر آسمان تنهایی سکوتم
و من و سکوت و برگ کاری می کنیم که
تنها بداند یعنی چه...
salammmmmmmmmmm...bia veblogam ......
حالا دیگه من تنهام، تنها تر از همیشه. آهنگی که مدام تو گوشم تکرار میشه فریاد مظلومانه ی جیرجیرک تنهای باغچست. صدایی که خیلی برام آشناست. چیزی شبیه در خود شکستن.........
جالب بود...
موفق باشی
روزی که عشق عاشقی را به من آموخت روزگار بود که من از عشق پرسیدم اگر روزی من بمیرم گریه می کنی ؟
با خنده گفت نه می خندم
من هم می خواستم او را درک کنم
باز عشق گفت :
کسی که عشق را به تو آموخته است
از سدت دیوانگی می خندد چون باید با جان خودش هم خداحافظی کند
عالی بود
سلامو من شما رو با نام تنها لینک کردم که به اس اصلیش تغییر نام میدم . شاد باشی . نوشته های بسیار زیبایی دای
سلام....عالی بود
سلام.من شمارو لینک کردم دوست عزیز.دقت کن.به انم دست نوشته های آریایی.
سلام دوس جونم. بازم عالی بود... ببخش دیر اومدم .
منتظرتم بای
نه منو لینکیدی نه نظرمو تایید کردی!!!!
دیگه باهات قهرمممم
اومدم دست نوشته هات و خوندم مرسی قشنگ بود موفق باشی دوست عزیز
سلام دوست عزیز
من شما رو با نام دست نوشته های آریایی لینک کردم.
[گل]
کاش آدمها به حرمت لحظه ها و شنیدن صدای همدیگه همیشه به یاد هم بمونن!
[گل]
آپم و منتظر....[گل]
khaili shere ghashangiii bod..
شریعتی زیاد مذهبی بود واسه همین نتونست بی تعصب فکر کنه و کاملا آریایی باشه
بالاخره آخوندزاده بود..
دوستان خوبم معمولا من در وب خودم پاسخی به نظرات نمی دم و نخواهم داد. اما در ارتباط با نظر دوست خوبم می تونم بگم:
کاملا اشتباه می کنی و مطمئنا دکتر رو خوب نمی شناختی
اتفاقا در دوران خودش دکتر با روحانیت مشکل داشته به طوری که در کتاب هاش مطالبی رو در این مورد می نویسه
کار به جایی می رسه یک سری.... می رن پیش آقای خمینی و ازش در خواست می کنن که شریعتی رو مرتد اعلام کنند ولی قبول نمی کنه...
دست نوشته های دکتر شریعتی بسیار زیبا و فوق العاده هست.
چه خوب گفت دکتر شریعتی من تو را دوست دارم و تو دیگری را و دیگری دیگری را و این گونه است که ما تنهاییم...
دوست عزیز آهنگی که روی سایت گذاشتی بسیار زیباست دلم نیومد تشکر نکنم